کلیه قیمت ها بروز بوده و میتوانید سریعا سفارشتان را ثبت و با کمک درگاه پرداخت اینترنتی پارسیان، هزینه آن را پرداخت کنید.
کتاب های سفارشی ظرف حداکثر 2 روز کاری برای پست پیشتاز، و 3 روز کاری برای پست سفارشی، به دست شما میرسد.
اگر به دنبال کتابی هستید که در فروشگاه هیرکان بوک پیدا نمیکنید با ما ارتباط بگیرید.
اشک، بارون، عشق
قیمت:
120,000 تومان
کد کالا
2600
پنجره را که گشود، بوی طبیعت باران خورده مثل بوی بهشت، فضای اتاق را پرکرد. پشت پنجره باران میبارید.باران خوش عطر و با طراوت بهار، با یک نفس عمیق، بوی بهشت را به ریه هایش فرستاد. پنجره رو ببند، بارون سردیه. عوضش پر از عطر بهاره… اگه همین طوری بباره، همه ی برنامه هامون به هم میریزه. لادن بلند شد و با کم حوصلگی پنجره را بست، سر زمین و زمان منت داشت.حالا چرا پنجره رو میبندی؟ لادن به چشم های غزاله براق شد: سردمه، نمی بینی؟دارم میلرزم… لادن خسته و بی حوصله بود، و غزاله این رافهمید. انگار یکی روی اعصابش دویده بود. تو چته…از منم طلبکاری؟سر به سرم نذار غزاله، حسابی به هم ریخته ام. غزاله بلند شد و دوباره لای پنجره را باز کرد. پس دوای دردت همین بارون سرده! کفر لادن در آمد. باشه تو هم با من لجبازی کن، دنیا با من لج افتاده، تو هم روش. غزاله خنده اش را پنهان کرد و رفت مثل یک مادر لادن را بغل گرفت… غزاله حس کرد قلبش در گوشهایش میتپد. این اولین بار بود که همایون داشت با جدیت از احساسش میگفت. رنگ غزاله پریده بود. در سکوت جرعهای از آب پرتغالش را نوشید. همایون هم رنگ به چهره نداش. لادن پشت در با کنجکاوی، گوش ایستاده بود. برای او هم این صحبت، به نوعی تکلیفش را روشن میکرد. پس حسش به او دروغ نگفته بود…
کتابسرای هیرکان
هزاران جلد کتاب نادر، نو، قدیمی و کمیاب، تاریخی، ادبیات، رمان، اجتماعی، هنری، روانشناسی، سیاسی، دینی، علمی، رمان، عمومی و غیره، مجله، روزنامه، درسی، دانشگاهی، ارشد و دکترا، ارسال به سراسر ایران