قیمت: 150,000 تومان بخشی از کتاب:
شب گرسنه مانده، پولش هم تمام شده بود، وارد دکانی شد و از آن‌جا مقداری غذا برداشت، صاحب مغازه از او ترسیده بود، مثل این‌که با یک جانی طرف است و بعد رفته بود آن‌جا، ظاهرا سالها قبل مدتی در طبقۀ بالای همین خانه منزل داشت و می‌دانست زیر زمینش غیرمسکونی است، با احتیاط زیادی رفت و آمد می‌کرد و بعد دو روز قبل از این که من او را ببینم پلیسی او را شناخته و تعقیبش کرده بود، پلیس مسلح بود ولی از او می‌ترسید، اینها را خودش برایم گفت و به نظر من هم درست آمد چون خودم هم ترسیده بودم، آدم وقتی فکر می‌کند کسی جنایتکار است با اسلحه هم ترسش نمی‌ریزد. دکتر لامبرزو:خیلی جالب است، پس او اولین قتلش را انجام داد، خدای من، نظریه من صحت خودش را نشان می‌دهد، روزبروز به آن بیشتر ایمان می‌آورم، لطفا توضیح بدهید که آیا در مورد لحظۀ تصمیم‌گیری‌اش به قتل پلیس چه احساسی داشت، آیا چیزی به شما گفت؟ پاولو مازینی:البته، او بشدت ضربه خورده بود، می‌گفت پشیمان است و نباید این کار را می‌کرد، می‌گفت دیگر هیچ انگیزه‌ای برای ادامۀ حیات ندارد و ترجیح می‌داد کشته شود، می‌گفت مجبور شده است. (به تصویر صفحه مراجعه شود) ما برای نجات وطن و پایان دادن به وحشت عمومی ضمن دستگیری عناصر دست اندر کار این مسأله موارد زیر را به اطلاع مردم قهرمان ایتالیا می‌رسانیم: 1)دکتر آلبرتو لامبرزو، نخست وزیر، فرماندهان نظامی تماما دستگیر شده و نفر اول یکساعت پیش به دستور کمیته هدایت کودتا معدوم گردید.