![](http://www.hirkanbook.ir/im/use.png)
لطفا به نکات زیر دقت کنید.
- کلیه قیمت ها بروز بوده و میتوانید سریعا سفارشتان را ثبت و با کمک درگاه پرداخت اینترنتی پارسیان، هزینه آن را پرداخت کنید.
- کتاب های سفارشی ظرف حداکثر 2 روز کاری برای پست پیشتاز، و 3 روز کاری برای پست سفارشی، به دست شما میرسد.
- اگر به دنبال کتابی هستید که در فروشگاه هیرکان بوک پیدا نمیکنید با ما ارتباط بگیرید.
![bookmark](http://www.hirkanbook.ir/im/bookmark_border.png)
صبح دلداده
![صبح دلداده](http://www.hirkanbook.ir/im/item/340.1.32546770.jpg)
کد کالـا
340
خلاصه رمان صبح دلداده
موقع صرف ناهار هر کس روی صندلی نشست. صندلی من کنار صندلی کاترای فرانسوی بود. ناهار خوراک گوشت بره بود و همراه دو نوع سالاد فصل و سوپ گرم. آداب غذا خوردن در آنجا بسیار دشوار و سخت بود. و مدتی طول کشید تا توانستم به این وضع عادت کنم. عصر بود. و هوا بسیار خوب. خدمتکاری به سراغم آمد و مرا با خود نزد عمه بزد. عمه و خانم ژنیسکی مشغول صحبت کردن بودند.
با ورود من عمه صحبت را قطع کرد و گفت: «خب ژنیسکی عزیز! این هم شاگرد ایرانی تو پونه! » جلوتر رفتم و سلام کردم. او با زبان فارسی جواب سلامم را داد و لبخندی هم زد. سریع از جایش برخاست و گفت: «خب دخترم! آماده باش تا برویم.» عمه خنده ای کرد و گفت: «خواهش می کنم خواهش می کنم اجازه بده تا قهوه دیگری برایت بریزم.» خانم ژنیسکس سرش را تکانی داد و گفت: «اوه تو که مرا می شناسی پس بهتر است بگذاری به کارم برسم.
نویسنده
ناشر
سال انتشار
مترجمـ
گزینه های مشابه